از جمله فرآوردههای کشاورزی در رباطمراد قدیم میتوان به گندم، جو، سیب زمینی، پیاز ، گوجه ، نخود، لوبیا، چغندر قند، خربزه، گرمک، پنبه، زیره، سویا، ذرّت دامی و بادام اشاره نمود که امروزه پرورش برخی از آنها به دلیل کمبود منابع آب به فراموشی سپرده شده است. در ادامهی مطلب بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
انواع کشت
کشت آبی و پائیزه، عمدهترین نوع کشت در منطقه بوده و کشت بهار صرفاً جهت پرورش حبوبات و صیفیجات میباشد. لازم به ذکر است رباطمراد دارای دو کشتخوان عمده با عنوان دشت رباط و دشت چالکر بوده که دشت رباط خود به کشتخوانهای فرعی با نامهای “دشت لقه”، “زیرجوق”، “بالاجوق” و “چاله بردک” تقسیم میشده، همچنین دشت چالکر خود شامل دشت بالا، میان و دشت پایین می شده است.
در این شیوه، معمولاً هر یک از کشتخوانها، به نوبت سالانه، یک سال مخصوص کشت بهاره و سال بعد برای کشت پاییزه و سال دیگر به عنوان کِلا(آیش) استفاده میشدهاند. آب کشاورزی در قدیم از رودخانههای محل تأمین میگشته، امّا به دلیل خشکیدن رودخانه که بر اثر خشکسالیهای ممتد و نیز برداشت غیرقانونی آب توسط موتورخانهها در بالادست بند حادث گردیده، هم اکنون آب مورد نیاز کشاورزی تنها از چاههای حفرشده تأمین میشود که آن هم بر اثر پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی سال به سال کمتر میشود.
تقویم فعّالیّتهای تولیدی زراعی
فعّالیّتهای تولیدی زراعی عمدتاً از فصل پائیز شروع شده و تا اواسط تابستان سال آینده ادامه دارد.
ابزار وسایل و نشانههای سنجش آبیاری سنتی
در رباطمراد از شاهدهایی چون: خورشید، ستارگان و سایه جهت آبیاری که در منطقه به صورت نوبتی صورت میگرفته، استفاده میگردیده است. در منطقه همچنین برای این منظور از شئی پیاله مانند و مسی که در ته آن سوارخی ریز ایجاد شده و به “سو” موسوم بوده، استفاده میشده. “سو” بر روی سطح آب تشتی پر از آب گذاشته میشود و آهسته آهسته و در زمانی معین این پیاله پر شده و در آب فرو می رود. هر بار فرو رفتن آن یک واحد زمانی مشخص در آبیاری سنّتی منطقه بوده است.
خوشبختانه امروزه ساعت عدالت بیشتری را در آبیاری حاکم نمودهاست.
ابزار و آلات ویژه کشاورزی
اوجار، وسیلهای چوبین بوده با ابزاری آهنین به نام لپک و دستهای بلند که به یوغی که برگردن گاوهای نر (ورزو) میگذاشتند متّصل میشده کاربرد این وسیله برای شخم زدن زمین بوده است.
چُن، وسیلهای که دارای چهارچوبی قوی بوده و سه محور در زیر آن نصب میشده و روی این محورها تیغههای فلزی برای برش کاه و جداکردن گندم از کاه استفاده میشده بر روی این چهارچوب نیمکتی تعبیه شده که افراد روی آن مینشستند تا وزن آنها فشار بیشتری بر روی ساقههای گندم بیاورد. این وسیله با چوب بلندی بنام چُنکَش به یوغ متصل میشده است.
از ابزار دیگر مربوطه میتوان به گورون (گاوران: چوبی با درازای حدود یک و نیم متر و میخی که بر سر آن نصب شده بوده و برای راندن و هدایت گاوها بر روی خرمن استفاده میشده) و وسیله ای دیگر بنام تاپالهگیر، این وسیله نیز چوب بلندی داشت که بر سر آن کیسهای نصب میشد تا هنگامی که گاوها میخواستند مدفوع کنند از ریختن آن بر روی خوشههای گندم جلوگیری کنند.
یواشن، وسیلهای شبیه بیل که به جای قسمت فلزی بیل چند شاخهی چوبی تعبیه شده بود و کاربرد آن برای باد دادن خرمن بوده است.
ماله، این وسیله برای کوفتن کلوخها و تسطیح زمین شخم شده و نیز مخفیکردن بذر در زیر خاک استفاده میشده است. این وسیله الواری چوبین در اندازهی تقریبی یک و نیم متر در چهل سانتیمتر و در زیر آن دو یا سه ردیف میخهای فلزی در ابعاد حدود ۷ تا ۱۰ سانتیمتری و با ضخامت حدود ۴ در ۴ سانتیمتر نصب شده بود این وسیله نیز به وسیله چُنکش به یوغ گاوها متّصل میشده است.
ساده، این وسیله کاملاً شبیه ماله بود با این تفاوت که در زیر آن میخی نداشت.
مَنجری، داسی بزرگ بود که برای چیدن علوفه به ویژه یونجه از آن استفاده میشد. داسهای دیگری نیز مورد استفاده قرار میگرفت که “دسخالهی علف چینی” و “دسخاله گندم چینی” از جمله آنهاست.
نیچینکنه، از این وسیله و نیز از تیشهی نیچینکنه برای وجین و کندن علفهای هرز استفاده میشد.
بیل خوانساری، بیلی فلزی با کفهای بلند و کاملاً عمودی (حدود ۵۰ سانتیمتر) که برای اِسبار کردن (شخم زدن باغ) استفاده میشد.
گوال، این وسیله برای حمل کود و خاک مورد استفاده قرار میگرفت، جنس آن شبیه گلیم بود در اندازه تقریبی ۵/۱ متر در ۸۰ سانتیمتر که بر پشت الاغ گذاشته میشد. از این نوع گوال در اندازهای تقریباً دو برابر، برای حمل علوفه استفاده میشد که علیرغم بزرگتر بودن به آن نیمگوال میگفتند.
تاچَه، از همان جنس گوال بود با این تفاوت که در آن برخلاف گوال که از طول باز میشد، درِ تاچّه از بالا باز میشد ، تاچه دو دستهی محکم داشت که برای حمل آرد، گندم، جو و نخود مورد استفاده قرار میگرفت.
قِرارَه، این وسیله نیز کاملاً شبیه تاچّه بود ولی در اندازهای حدود دو برابر. از قراره برای حمل کاه و علوفه خشک استفاده میشد.
چیل، ظرف بزرگی بود برای نگهداری گندم و جو از جنس گل رس آمیخته با موی بز که به شکل استوانه ای با شکم برآمده، در اندازه ۵/۲ متر ارتفاع با قطری در حدود ۵/۱ متر.
پَکّ، این نیز برای نگهداری گندم استفاده میشد. پک اشکافی بود در درون دیوار که قسمت جلوی آن تیغه شده بود و با بقیه دیوار هم سطح بود سوراخی در بالا برای ریختن گندم در درون آن داشت و سو راخی در پایین برای برداشت گندم.
اَسیو (آسیاب)
در رباطمراد آسیاب آبیای از نوع تنورهای وجود داشته که آرد مورد نیاز اهالی را تامین میکرده است. هم اکنون در رباطمراد چندین دستگاه آسیاب و یک دستگاه آسیاب مجهز و اتوماتیک وجود دارد که متأسّفانه چون مردم نان آماده از چهار باب نانوایی رباطمراد تهیه میکنند، این آسیابها عملاً از کار افتاده و فقط برای آسیاب خوراک دامها بسیار محدود کار میکنند.