نوشته‌های همانند
نام: سیدابوتراب
نام خانوادگی: مدنی
نام پدر: سیدمحمود
محل تولد: رباطمراد
شغل: راننده
تاریخ تولد: ۱۳۰۰
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۷/۱۲
محل شهادت: دیواندره سنندج
شیوه شهادت: انفجار خودرو
محل تدفین: رباطمراد
بخش‌هایی از زندگی‌نامه شهید جهادگر سیدابوتراب مدنی
در سال ۱۳۰۰ در روستای رباطمراد در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. تحصیلات را در همان روستا گذراند. در ادامه نهضت اسلامی حضرت امام (ره) که به طور علنی از ۵۶ شدت گرفت ایشان شرکت فعال در تظاهرات و راهپیمایی‌ها داشت. در اعتصابات به فرمان امام با این که کامیون داشت می‌گفت بایستی کار نکنیم چون کار نکردن ما کامیونداران خود زودتر می‌تواند چرخ اقتصاد رژیم ستم شاهی را فلج کند. لذا در اعتصابات نیز شرکت فعالی را داشت تا این که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی به پیروزی نهایی رسید.
در سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۳ را در شهرستان محلات و از ۶۳ به خمین آمد شغل ایشان از ابتدا رانندگی بود و در سال ۶۴ به جهت علاقه به خدمت، به عضویت جهاد سازندگی خمین در آمده و در قرارگاه حمزه سیدالشهداء استان مرکزی مستقر در سنندج عازم شد و تا تاریخ شهادت مشغول خدمت در شغل رانندگی با تانکر سوخت‌رسان جهت بولدوزر و لودر ستاد در منطقه بود.
سید ابوتراب فرزند سید محمود عاشق اسلام بود و گوش به فرمان حضرت امام خمینی او مرد جاده‌ها بود. راننده صبور و زحمتکش که پشت فرمان می‌نشست و کامیون را همه جا می‌چرخاند. اما روزی که اعتصابات شروع شد، همه جا می‌گفت:« ما کامیون‌دارها باید ستون فقرات رژیم پهلوی را خرد کنیم».
آن شهید بزگوار با وجود داشتن فرزندان زیاد و مسئولیت اداره خانواده سوخت‌رسانی به جبهه را عهده‌دار شد و مدام در جاده‌های پرخطر بود به خاطر آن دفاع مقدس
آن شهید بزرگوار، جهادگر بود و جهادگری جوانمرد.
یاران او از رشادت او ، خاطره‌ها دارند. یکی از آن یاران می‌گفت:
یک روز آقا سید ابوتراب، از خواب پا شد و گفت: بچه‌ها من دیشب کلید بهشت را به خواب دیده‌ام! بچها ها من امروز شهید می‌شوم.
از قضا محسن طاهری از کارمندان ماشین سازی اراک، آن روز، به اصرار با او همراه می‌شود، جای حیرت است که همان روز، آن سید عزیز، به اتفاق محسن طاهری عزیز و مهربان، به شهادت می‌رسند و دو لاله جاوید در خاک کردستان می‌روید.
یادشان گرامی
