نام: عزیزاله
نام خانوادگی: عبدی
نام پدر: عباس
محل تولد: رباطمراد
میزان تحصیلات:
شغل:
تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۱/۱۶
تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۱/۲
محل شهادت: پاسگاه زید
شیوه شهادت: ترکش خمپاره
محل تدفین: رباطمراد
بخشی از زندگینامه شهید عزیزاله عبدی
شهید عزیراله عبدی در خانوادهای با ایمان و معتقد به دستورات اسلام متولد شد. بعد از دوران کودکی پا به عرصه تحصیل گذاشت و دوره ابتدائی را در زادگاه خویش در آغوش گرم پدر و مادر با موفقیت به اتمام رساند و بعد از آن به وارد مدرسه راهنمایی شد. از همان موقع که شرایط اسلام بر او واجب شد، نماز میخواند و روزه میگرفت هرگز کسی را از خود آزرده و دور نمیکرد.
در این سنین در کارهای کشاورزی و خانه کمک میکرد و بعد از آن هم دوره دبیرستان را شروع کرد که به علت نداشتن امکانات روستا از قبیل مدرسه و دیگر لوازم آموزشی در شهرستان خمین به مدت یک سال تحصیل کرد که آن زمان مصادف شد با بیرون راندن شاه و اربابان غربگرا. در این هنگام نقش مهمی داشت شبها علیه شاه و مزدوران خارجیاش شعارهای متعددی همراه با دوستانش بر دیوارها مینوشت که بعد از آن جنگ بین ایران و عراق شروع شد و تصمیم گرفتند به جبهه بروند.
پدرشان اصرار داشتند که درس خود را تمام کند و بعد به جبهه برود که ایشان با قاطعیت تمام فرمود درخت اسلام باید با خون جوانها آبیاری شود و تصمیم خود را گرفت و عازم جبهه شد که با موفقیت به پایان رسید و برگشت و باقیمانده درسش خود را با موفقیت در شهرستان محلات به مدت دو سال به اتمام رساند و دیپلم گرفت که بعد از آن ثبت نام کرد و برای دوران سربازی که این مدت در ارتش جمهوری اسلامی انجام وظیفه میکرد و در دوران خدمت خود ابتدا در دهلران به مدت یک سال بود که در این مدت رتبههایی هم کسب کرد که درجه ایشان گروهبان سوم بود.
بعد از آن یک دوره سه ماهه هم در جزیره مجنون بود که بعد از آن شهر فاو به دست توانمند رزمندگان اسلام فتح شد که این شهید گرامی در پاسگاه زید عراق انجام وظیفه میکرد. سه ماه به پایان دوره سربازی خود بیشتر نداشت که شربت شهادت را نوشید و پیام حسین زمان را لبیک گفت و به شهادت رسید و در موقع شهادت وقتی که خمپاره مزدوران عراق بر آنها در حال فرود بود تمام همسنگرانش را به داخل سنگر هدایت کرد و خود بر روی در سنگر به شهادت رسید که یکی از دوستان ایشان میگفت به همه ما گفتند بروید داخل سنگر و خود به سنگر نرسید.